December 8, 2009

فیلم خورها به بهشت نمی روند

ماییم چند دراز کشنده ی فیلم نگاه کننده ی مالامال خوش
 







حالا قرار که نیست تو این بلاگ فقط و فقط فیلم معرفی کنیم ....
یکم درد دل در راستای فیلم بازی هم پر بی راه نیست
چی ؟ کی ؟ چی پرسیدی؟ من از سینما دل درد گرفتم ؟ نه عزیزم دل درد نیست کمر درده ....




میدونی فیلم خور بودن یه عشقه .... یه عشق که هر چی بری خواستگاریش جواب مثبت میده ولی حتی یه بار حاضر نمیشه تور سفید سرش کنه و بشینه پای سفره ی عقد
حداقل برای ملت فیلم خور ایرانی تبار که اینجوریه ....
عین یه دوست دختر میمونه که خاطرش رو خیلی میخوای ولی هر کاریش کنی به sms بازی کم خرج راضی نمیشه و فقط میخواد که بهش زنگ بزنی ، ماشین برداری و ببریش سر "میگون" قلیون آبشار بعد غروب که شد "فری کثیف " ساندویچ چرب بزنین به بدن
مثل خواهر زن ، نون چرب زیر کباب زندگیتون میشه ولی سقف دهنتون رو گس میکنه تا مزه کباب رو از زیر لثتون بکشه بیرون
مثل پارتنرتون تو رزیدنت اویل 5 میمونه اگه نداشته باشینش نمیتونین بازی رو ادامه بدین ولی هی زیر دست و پاتون میپیچه تا گاهی کنار اومدن باهاش حتی از جنگیدن با اون غول که از دریا در میاد هم سخت تر باشه

میدونی .... امروز امتحان میان ترم انتقال حرارت داشتم ... یه درس سخت
اره خب ... بیشتر هفته ی گذشته رو به جای درس خوندن فیلم میدیدم
عذاب وجدان کشت منو

میدونی .... امروز رفتیم دانشگاه یه مچ بند دستم بود و با بچه های با مراممون یار دبستانی خوندیم (روز دانشجو بود خب) و...
اومدم خونه یه سر نت و....
اره خب یه فیلم گذاشتم که ببینم (ترس در خیابان / الیا کازان) تمام مدت حواسم به تو بود که تهرانی به اون که مشهده و به اونکه ....
کوفتم شد فیلم


میدونی .... هفته ی دیگه باید پروژه ی یه درس دیگه رو تحویل بدم
اره خب .... احتمالا کلی فیلم تو کامپیوتر میذارم تا صفحه ی برنامه نویسی اون پروژه رو نبینم
به حماقتم میخندم

میدونی .... خیلی وقته دوست دارم یه فیلم خوب رو تو یه سینمای خوب ببینم
اره خب .... آخریش " درباره ی الی " بود و sin city آرزوی به گور بردم میشه
تف میکنم رو اقبالم

میدونی .... با یکی از دوستا شروع کردیم یه فیلم کوتاه بسازیم
اره خب .... هنوز هم تکلیف تدوینش مشخص نیست که این یکی تقصیر منه
سرخ میشم از خجالت

میدونی .... تا صبح میتونم از اینا برات بشمارم
اره خب .... ولی کی رو دیدی معشوقش رو ول کنه ! با دوست دخترش سر یه پیتزا دعوا کنه ! یه شات گان بذاره تو دهن خواهر زنش و شلیک کنه !
پر میشم از سینما هر وقت اراده کنم ، خالی میشم از حرفایی که بیخ گلوم گیر کرده بود ، عشق بازی میکنم با معشوقی که برای ما اسمش سینماست

6 comments:

  1. ziba nevishti...manam mese shomam....

    ReplyDelete
  2. مرسی عزیزم .... خوشحالم یه فیلم خور دیگه هم سر سفرمون هست

    ReplyDelete
  3. سلام امید خان
    امیدوارم درست گفته باشم.
    خیلی حال میدی با متنای قشنگت. امشب درباره الی رو دیدم دوباره. فک کنم تا آخر عمرم 50 بار ببینمش. اصلا انگار این فیلمو ساختن برای دیدن های بعد نه فقط دفعه اول که البته دفعه اولش خدایی برای من که 1 سال طول کشید.
    فک کنم مثل خودم مکانیکی باشی. ون انتقال داری. انگار فیلم خوری تو مکانیکیا ارثیه!
    خوشحالمون می کنی رفیق

    ReplyDelete
  4. سلام دوست من
    بله عزیزم درست گفتی
    مرسی از لطفت
    این باور نکردنیه ... من همین الان درباره ی الی رو برای بار سوم دیدم..دقیقا همزمان با تو ... شدیدا موافقم عالیه...سینما رو یه جوری تو رگ هات به جریان میندازه که ضربان قلبت به سکته نزدیک میشه
    اره عزیزم مکانیکیم ... این مکانیکی ها برای فرار از درست های ریز و درشتشون به همین فیلم خوری ها دل بستن دیگه : دی
    تو هم بی نهایت با کامنتت خوشحالم کردی
    آخ تا یادم نرفته خوش اومدی سر سفرمون

    ReplyDelete
  5. Goddamn right
    Aryan

    ReplyDelete
  6. به قول دکتر شریعتی هنر هر چقدر عمیق تر میشود سیاه تر و دردناک تر میشود ، اوایل " عشق فیلم " بودم ، سطحی و گذرا از سینما عبور میکردم ، چیزی به عنوان " مفهوم " برای من مطرح نبود ، اما وقتی که کم کم وارد شدم دنیا سیاه شد ، چیزهایی دیدم که نباید میدیدم ، آرزو میکردم کاش با همان سینمای هالیوود سر خود را گرم میکردم ، اما کار از کار گذشت ، با دنیای دیگری از سینما آشنا شدم ، جهانی که در انها انسانها را به چالش میکشند ، میکل آنجلو که " عشق " را زیر ذره بین میبرد ، لوئیس بونوئلی که " درون ما " را بیرون میریزد ، و یا آنجلوپولوسی که به گفته خود او غروب آفتاب دیگر برای او زیبایی ندارد ، و فقط به فلسفه آن می اندیشید و چگونه بتواند صحنه ای را خلق کند و تمام اینها در سینمای " اروپا " خلق میشود چیزی که شما روح شما را مانند خوره میخورد .. مراقب این غول باشید که اگر بر شما غلب کند نابودتان خواهد کرد ... اول به عنوان دوست بعد از آن دشمنی که نمیتوانید از آن دل بکنید ..

    ReplyDelete