November 23, 2009

نگاه نکن ، نفس بکش . این عطر خوش سینماست


INGLOURIOUS BASTERDS
ارازل بی آبرو
کارگردان : کوئنتین تارانتینیو

اگه یه بهونه ی خوب برای پست نوشتن وجود داشته باشه خوشحالی از اینه که در دوره ای زندگی میکنیم که تارانتینیو داره تو همون دوره نفس میکشه و شاهکار میسازه .... چند وقت پیش فکر میکردم اگه اسم این رو تنها بهانه برای دروغ بزرگ خوشبخت بودن نذارم ،پس از چی میتونم یه حلقه درست کنم تا به افتخار زندگی، خودم رو از سقف آویزون کنم





داستان چند یهودی / آمریکایی که در خاک اشغال شده ی فرانسه در زمان جنگ دوم جهانی نازی ها را به سزای اعمالشان می رسانند و از طرفی یک دختر یهودی که از قتل عام نازی ها فرار کرده سعی در انتقام دارد و .....

در یک کلام : یکی از بهترین فیلم هایی که ممکن است از در طول زندگیتان شانس دیدنش را داشته باشید

تارانتینیو بعد از رخوتی نه چندان کوتاه با فیلمی بیادماندنی ، بازگشتی پرشکوه داشته است ...
ارازل بی آبرو (یا حروم زاده های پست و ...) فیلمی است با تمامی مولفه هایی که از سینمای تارانتینیو انتظار دارید و همچنین نشانه هایی از آینده ی فیلم سازی او در نهایت درخشش

بازی های بسیار زیبا ، تصویر برداری درخشان ، دیالوگ های محشر ، کاراکتر سازی به جرات بی نظیر در کنار داستانی که منسجم و غیر قابل باور نگارش شده از این فیلم شاهکاری ماندگار و دوست داشتنی می سازد و به اینها اضافه کنید موسیقی بسیار شنیدنی و جذابی که در طول فیلم گوشهایتان را به گرمی نوازش میکند

فیلم جنگی تارانتینیو( که در واقع بیشتر ارادت نامه ی او به سینماست ) خشن و طنز است ، ساده انگارانه و مفهوم گراست ، تاریخی و تخیلی است و بدون کوچک ترین افراطی در کلام تمام این ویژگی ها را در خود گنجانده است و نمایشی عظیم از دوگانگی و تضاد در برابر دیدگان بیننده اش قرار میدهد

همین بس که سکانس افتتاحیه (که بهترین سکانس فیلم البته قبل از سکانس نهایی سالن است ) به تنهایی می توانست یک فیلم تمام عیار باشد .


تابو های بسیاری در این فیلم شکسته می شود

کاراکتر های متفاوتی خلق می شود

داستان به سبکی نوین و تو در تو روایت می شود

و از هم اکنون می توان لیست بلند فیلم هایی که در آینده از ارازل بی آبرو تقلید خواهند کرد را دید

......................

در نهایت تنها کاری که از دست من ساخته است سر تعظیم فرود آوردن در برابر فیلم دیوانه وار استاد دیوانه است

5 comments:

  1. سلام
    میبینم که تقریبا-- نه، دقیقا-- سلیقمون تو فیلم یکیه. تارانتینو کارگردان فوق العاده ایه
    "داستان های عامیانش" فوق العاده بود. فقط اون صحنه ی تو ماشین که تراولتا اشتباها مخ پسررو متلاشی میکنه رو بذار کنار اون صحنه تو اتاق که پسره هرچی به ال جکسون شلیک میکنه بهش نمیخوره....
    وقتی برای اولین بار کارهای شکسپیر تو اوایل قرن هفدهم چاپ شد، تو مقدمش نوشتن هرکی از کارهای شکسپیر خوشش نمیاد مفهومش اینه که کارهاشو نمیفهمه. به نظر من این در مورد تارانتینو هم صدق میکنه. البته باید کارهای شکسپیر رو به زبان اصلی خونده باشید که بدونید چی دارم میگم.
    موفق باشید

    ReplyDelete
  2. سلام
    خوشحالم که سلیقمون شبیه همه ... والبته دوست نداشتن تارانتینیو تو این دوره زمان که سینما تو گیشه خودشو تکرار میکنه و تو محافل هنری هنوز کج دار و مریض ادامه داره ، کار سختیه
    تارانتنیو اولین نشانه ای که تو هرفیلمش میذاره برانگیختن ذوق اون کسانیه که ما تو این وبلاگ بهشون میگیم فیلم خور
    همون هایی که جای گلبول قرمز تو خونشون سینما شناوره

    ReplyDelete
  3. والا من بیشتر رمان و کتاب از این حرفا میخورم تا فیلم، ولی به صورت سختگیرانه ای فیلم هم میبینم، منظورم اینه که فقط فیلم درست حسابی میبینم. البته فیلم زیاد دارم ولی بعضیاش ارزش دیدن ندارن.
    برای اینکه کامنتم بیربط نبوده باشه این نکته رو هم بگم که نمیدونم چرا با اینکه صحنه انفجار سینماتو آخر فیلم نقطه ی اوج فیلمه و همه رو اون زوم میکنن، ولی به نظر من اون صحنه گفتگوی اون دو نفر اول فیلم بی نظیر بود، من فقط میشینم همون قسمتو میبینم!
    به هرحال از آشنایی با شما فیلم خورها خوشحال شدم.

    ReplyDelete
  4. ببخشید چند روزی خیلی گرفتار بودم
    خب راستش تا حدودی میتونیم سر سفره کتاب و رمان هم بذاریم و بخوریم ... من سقوط میارم ... گوست داگ هم باشه کافکا در کرانه ... کلا بچه های بلاگ رمان و کتاب هم بگی نگی تناول میفرمایند

    من دقیقا با شما موافقم که ابتدای فیلم یکی از بهترین قسمت هاشه و منم چند بار همون اولش رو دیدم ... حتی به عنوان یه فیلم کوتاه هم شاهکاره

    ReplyDelete
  5. سلام
    به نظر من اون سکانس تو زیرزمین که میخانه بود ، خیلی فوق العاده بود، یعنی اون سکانس رو هر کی میدید می فهمید این فیلم تارانتینو است، کی میتونه یه سکانس به این طولانی ای بسازه، تا آخرشم از ریتم نیفته که هیچ ریتمش تند ترم بشه،

    ReplyDelete