August 26, 2010

آشغال هاي دوست داشتني-قسمت اول

خوب فكر كنم بايد يه سلام بلند بكنم هم به دوستام توي اين جا كه خيلي دلم براشون تنگ شده و هم به كسايي كه اين صفحه رو مي بينن
فكر كردم بعد از اين مدت چي بنويسم.اين شد كه يكي از بحثهاي هميشگي برام پيش اومد.بحث چرايي سينما؟
هنر ابتدا براي ترويج اخلاقيات،تعيين مباني فكري و مذهبي ،تقويت ملي گرايي و...بوجود آمد .از همان ابتدا فلسفه وجودي هنر بر همين اصل بر پا ميشه .هنر براي اخلاق از نمايشنامه هاي سوفكل و هومر كه خير وشر(قهرمان -ضد قهرمان) به سرنوشت ابدي ازلي خود مي رسند تا رمانتيسم فرانسوي  و روسي ...ادبيات راه خود را مي رود.شيوه كلاسيك شروع و صعود و فرود.ادبيات بزودي راههاي ديگري مي گشايد ...اما سينما ...سينما هم با كلاسيسم شروع مي كند.با همان مدل روايي مخصوص اگر چه گاهي جرقه هايي به نام اكسپرسيونيسم و يا بعضي هنرنمايي امسال ملويل و گريفيث پا را فراتر از محدود هاي كلاسيسم مي گذارند ..اما باز هم  سينما در خدمت اخلاقيات و الهيات و...سينما كم كم دايره محدود را مي شكند و به ابزاري قدرتمند در دست حكومتهاي توتاليته قرار مي گيرد و ماركسيسم ،كمونيسم و سوسياليسم انديشه هاي سياسي خود را در چارچوب قاب چند اينچي اسكوپ مي آورند فاشيسم و نازيسم با چارچوبهاي 4 ضلعي پيروزي اراده را رقم مي زنند.بعدها روشنفكران و هنر مندان خسته از چارچوبهاي كهنه كلاسيسيم بحث هنر براي هنر را مطرح مي كنند و در پي آن مدرنيسم و بعد ها پست مدرنيسم بوجود مي آيد.در ديگر سو رئاليسم هم براي ذهنهاي فراتر از قواعد رئاليسم بوجود مي آيد و....اما اينها رو گفتم تا به يه نوع خاص سينما برسم كه فلسفه وجودي اون چيه؟ چرا اينقدر مخالف داره ؟چرا بعضي ها بدون هيچگونه توجيهي اون رو مي كوبند ويا...
 



چند شب پيش فيلمي از خسوس فرانكوي اسپانيايي ديدم و فكر كردم شايد خوب باشه يه كم در مورد اين كارگردان و كلا سبك اين كارگردان يعني سينماي اكسپلوشن كه بهترين معادل فارسي كه براش پيدا كردم سينماي تحريك گر يا سينماي تحريك كننده هستش.سينمايي كه براي بسياري تراش مووي براي بعضي كالت و براي بعضي لحظاتي براي لذت بردن از احساسات ممنوعه نهايي درونش هست كه با ديدن اين گونه فيلمها به اون دست مي يابند.سينماي تحريك گر همانگونه كه از نام آن پيداست بيشتر براي تحريك كردن نوع خاصي از احساسات تماشاگرانش كه در ديگر ژانرها كمتر به اون مي تونه دست بيابه.شايد همين امر باشه كه بسياري با اكراه اين گونه سينمايي رو به نام ميارن و اون رو ساخته ذهناي بيمار گونه سازندگانش به حساب ميارن و مخاطبان آنها را نيز  بيماران رواني نهفته
.
ولي چه دوست داشته باشيم و چه نه كنجكاوي براي ديدن اين نوع سينما هميشه وجود داشته و شايد مخالفين اين نوع فيلمها هم هراز گاه چشمي به اونها انداختن.در بسياري از اين  فيلمها براي ارضا مخاطبانش صحنه هايي خشونت آميز و نامتعارف،و مقدار متنابهي صحنه هاي ارو...تيك قرار ميدن تا اميال نهفته مردان و زنان مانند حس انتقام جويي،كينه هاي بدخيم و شتري،ساديسم(كه بنا به روايتي 77 درصد مردان با درصدهايي كم و زياد در درونش به صورت نهفته دارن)مازوخيسم (كه اينبار بيشتر زنها درصدهايي از اون رو دارن )و يا عشقهاي نامتعارف و ناهمگون كه شايد عقايد مذهبي و يا عرفي اجتماع فرصت بروز به مخاطبان اينگونه فيلمها رو نميده
.
صحبت در باره اينگونه سينما رو ادامه ميدم .گونه اي كه طيف وسيعي از ژانرهاي سينمايي(عاشقانه،جاسوسي،اسلشر،جنگي،سينماي وحشت و ملودرامهاي اروتي.....ك و....) رو شامل ميشه.ميشه نامهاي  فراواني رو در اين زمينه نام برد.آ‹تونيو بيونيفاشيوسرجيو مارتينو،لوييجي فولچي،جو داماتو،تينتو براس(تا حدي)آندره بيانچي...از ايتاليا ،ازسینمای ژاپن ناگيسا اوشيما،ترويو ایشی ، نوریفومی سوزوکی، یوکیو نودا ،یاسوهارو هاسه به،خوزه لاراز از پرتقال، از سینمای آمریکا ،جوزف زيتو،دوریس ویشمن، راس مه یر،  جان واترز و رادلی متزگر،از اسپانيا  آماندو دی اوسوریو ،خسوس فرانكو، رنه کاردونا از مکزیک و یا ژوزه موژیکا مارینس برزیلی،و از سينماي فرانسه،كلود مالوت (تا حدي) خوزه بنزارف،ژول رولن ،يا حتي رب گريه معروف،والرين بروچيك لهستاني،هاری کومل بلژیکی ،مايكل ماك (سازنده مجموعه فيلمهاي جنسيت و ذن)،جاني ماك از هنگ كنگ ....اما تو اين مقوله  من يكي از اساتيد عجيب و استثنايي اين سينما يعني خسوس فرانكو هستش(كه اگه عمري بود در مورد بقيه هم يه چيزايي خواهم گفت

اينكه يكي بتونه 300 تا فيلم بسازه اونهم از دهه 50 تا حالا و حالا حالا ها هم قصد بازنشستگي نداشته باشه يا انكه در يكسال 7 يا 8 فيلم  سينمايي رو بسازه ،حتي بعضي از اونها رو خودش فيلمبرداري كنه،تدوينش رو بر عهده داشته باشه و گاها دستي بر موسيقي فيلم داشته باشه شايد تعجب كنين ولي واقعا چنين كسي  هست.فرانكوي اسپانيايي ها كه همنام ديكتاتور معروف اسپانيا نيز هست بيش از 300 فيلم ساخته در بسياري از اونها بازي كرده،بسياريش رو خودش تهيه كرده،فيلمبردار تعداد زيادي از اونها بوده،تدوين گرشون بود ه و....در دايره المعارفهاي سينمايي حدود دويست فيلم اون رو ليست كردن اما خوب اين مسائل خيلي مهم يست.قطعا تعداد زيادي از آثار فرانكو ارزش هنري و يا سينما توگرافي نيستن اما در ميان اونها هم ردپاي يكي از مولفان سينمايي رو مي توان ديد.كارگرداني كه با نورپردازي اكسپيونيستي ،سايه هاي بلند و تاريك و همچنين موسيقي وهم آور تدوين ضربه اي و كنش آور موفق به خلق آثاري كوبنده  شده كه بسياري از اونها اكنون جزو كالتهاي جاودان سينماييند
ادامه دارد....
.
     

No comments:

Post a Comment